... مهرسا تعبیر یک خواب

... لحظه های به یاد ماندنی

دیشب من و بابایی رفتیم بازار که برای دختر عزیزمون بالشت سفارش بدیم - دفترخاطرات مخصوص خاطرات خودش بخریم وسپس بریم خانه ی عمو امین که خوشبختانه کارهامون طبق روال پیش رفت و امروزم رفتیم جمعه بازار و یک سری وسایل پلاسکو برای بعد از زایمان مامان خریدیم 92/09/08
18 آذر 1392

... ثانیه های پایانی

مهرسا جان دختر زیبای رویاهای شیرینم اکنون که این مطلب را مینویسم تو ٣٨ هفته و ٥ روزه که تو شیمم مامانی هستی و من بهترین و زیباترین حس دنیا یعنی حس مادر شدن در بند بند وجودم معنا یافته و آنقدر مسرورم که به پایان رسیدن این دوران زیبا را محزونم اکنون پدر ژپتو     بابامرتضی خوابه  و همین حالای حالا گوشیش اذان گفت... ساعت ١٧:٣٧ و مامان همین جاست تو وبلاگ گل خانم در دوران بارداری که زیباترین دوران زندگی مشترکم با معشوقم هست تجارب بسیار جالب و حیرت انگیزی را بدست آوردم که تا اکنون جز بابایی کسی نمیدونه ... که انشاالله پس از بدنیا آمدن ثمر درخت رویاهای عاشقانه امان مهرسا جان تعدادی از این تجارب را در وبلاگش م...
18 آذر 1392

بدون عنوان

همیشه میتوانی خورشید را در درون خود بیابی کافی ست در تکاپوی یافتن آن باشی. خورشید من آمدنت را عاشقانه انتظار می کشیم ... ...
4 آذر 1392
1